عنوان رفته گل بچینه
lost memories
من کیمیام یه دختر 16 ساله و دوستای صمیمیم پگاه و سپید و پریساو راضیه ان
پنج شنبه 23 شهريور 1391برچسب:, :: 2:53 :: نويسنده : kimiA

مردی از این که زنش به گربه خانه بیشتر از او توجه می کرد ناراحت بود،

یک روز گربه را برد و چند تا خیابان آن طرف تر ول کرد ولی تا به خانه رسید،

دید گربه زود تر از اون برگشته خونه، این کار چندین دفعه تکرار شد

مرد حسابی کلافه شده بود. بالاخره یک روز گربه را با ماشین گرداند،

از چندین پل و رودخانه پارک و غیره گذشت و بالاخره

گربه را در منطقه ای پرت و دور افتاده ول کرد

آن شب مرد به خانه بر نگشت..

آخر شب زنگ زد و به زنش گفت: اون گربه کره خر خونه هست؟


زنش گفت: آره.


مرد گفت: گوشی رو بده بهش، من گم شدم!



نظرات شما عزیزان:

پرستو دوست جدید
ساعت13:38---24 شهريور 1391
; ))خیلی خیلی باحاحال بود مرسی خندیئم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 76
بازدید دیروز : 2575
بازدید هفته : 2651
بازدید ماه : 3346
بازدید کل : 156725
تعداد مطالب : 344
تعداد نظرات : 619
تعداد آنلاین : 1





برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب

 دریافت همین آهنگ

جاوا اسكریپت

hi شکل موس -->
چت روم
code --> تماس با ما
داستان روزانه

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید



قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ